به نام خداوند جان و خرد - کزین برتر اندیشه برنگذرد
خداوند نام و خداوند جای - خداوند روزی ده رهنمای
خداوند کیوان و گردان سپهر - فروزنده ماه و ناهید و مهر
ز نام و نشان و گمان برترست - نگارندهی بر شده پیکرست
به بینندگان آفریننده را - نبینی مرنجان دو بیننده را
نیابد بدو نیز اندیشه راه - که او برتر از نام و از جایگاه
سخن هر چه زین گوهران بگذرد - نیابد بدو راه جان و خرد
خرد گر سخن برگزیند همی - همان را گزیند که بیند همی
ستودن نداند کس او را چو هست - میان بندگی را ببایدت بست
خرد را و جان را همی سنجد اوی - در اندیشهی سخته کی گنجد اوی
بدین آلت رای و جان و زبان - ستود آفریننده را کی توان
به هستیش باید که خستو شوی - ز گفتار بیکار یکسو شوی
پرستنده باشی و جوینده راه - به ژرفی به فرمانش کردن نگاه
توانا بود هر که دانا بود - ز دانش دل پیر برنا بود
از این پرده برتر سخنگاه نیست - ز هستی مر اندیشه را راه نیست
با عرض سلام
به وبلاگ ادبیات نهم دبیرستان خوش آمدید.
امیدوارم از این وبلاگ لذت ببرید.
آدرس وبلاگ اعلام ادبیات نهم:
http://adabiyatalamnohom902.avablog.ir/ |
به نام خداوند جان و خرد
کزین برتر اندیشه برنگذرد
-مجموعه شعرم را با نام خالق و آفریننده جان و عقل شروع میکنم که فکر و اندیشه آدمی به چیزی برتر و بالاتر از این نمیرسد.
خداوند نام و خداوند جای
خداوند روزی ده رهنمای
-خداوند که مالک اسم و نام مکان است و رازق و روزی دهنده همه و ارشاد کننده همگان است.
آرایه ادبی:تکرار واژه خداوند
خداوند کیوان و گردان سپهر
فروزنده ماه و ناهید و مهر
-خداوند متعال افلاک هفت گانه و آسمان در حال حرکت را آفریده است و اوست که به خورشید و ماه و ستارگان نــــــور و روشنایی بخشیده است.
آرایه ادبی:مراعات نظیر:کیوان،سپهر،ماه،ناهید،مهر
به بینندگان آفریننده را
نبینی مرنجان دو بیننده را
-با دو چشم ظاهری خود آفریننده را نمیبینی پس چشمان خودت را آزار نده که باید با چشم دل خدا را دید.
نیابد بدو نیز، اندیشه راه
که او برتر از نام و از جایگاه
-فکر و اندیشه آدمی نمی تواند آنگونه که شایسته ی خداوند است او را بشناسد چون ذات پروردگار فراتر از نام ها و مکان ها است.
ستودن نداند کس او را چو هست
میان بندگی را ببایدت بست
-هیچکس نمیتواند خداوند را آنگـونه که شایسته اوست ستایش کند پس باید کمر بندگی و اطاعت از او را بست و در این راه تلاش کرد.
آرایه ادبی:میان بندگی کنایه از آماده بودن
وانا بود هر که دانا بود
ز دانش دل پیر برنا بود
-هر کسی که دانا باشد بر هر کاری تواناست از دانش، علم و آگاهی حتی دل انسان پیر هم جوان میشود.
اعلام:
فردوسی:حکیم ابو القاسم منصوبن حسن فردوسی توسی:فردوسی از بزرگترین شاعران ایران و یکی از حماسه سرایان بزرگ جهان است.شاهنامه اثر مهم فردوسی جزو شاهکارهای ادبی فارسی به شمار می آید.شاهنامه ی حماسه ی ملی ایران است که دارای سه دوره ی اساطیری،پهلوانی و تاریخی ایران است.
لغات
اندیشه:فکر
برنا:جوان
بیننده:در این بیت، یعنی چشم ها
جای:جهان،جهان مادی،گیتی
جایگاه:مکان،مقام
چو:بدین سان که،آنچنان که
ستودن:ستایش کردن
فروزنده:افروزنده،روشن کننده
کیوان:ستاره ی زحل،کیوان واژه بابلی است و فارسی آن<کش> است
گردان سپهر:آسمان گردنده
مرنجان:آزار مده،زنج مده
خداوند نام:نام به معنی مینو،بهشت
خداوند:صاحب،دارنده
خرد:عقل
ذکر:یاد کردن خدا
روزی دهنده:کسی که روزی میدهد،یکی از صفات خدا،این واژه مترادف رزاق است.
مََلک:خداوند،پادشاه،جمع ملوک
مهر: خورشید
میان بستن:کنایه از آماده شدن برای انجام کاری است
میان:کمر
ناهید:یکی از ستاره های منظومه شمسی،نام دیگر ناهید،زهره است
نداند:نمی تواند،دانستن، در این بیت به مهنی توانستن است
سپهر:آسمان،آسمان پر ستاره
ستاِیــــــش صفحه 9
ملکا ذکر تــو گویم که تــو پاکی و خدایی
نرم جز به همـــان ره کــه تــوام راه نمایی
خداوندا با یاد تو سخن می گویم زیرا تو پاک و منزه هستی،در زندگی به همان راهی میروم که تو آن را به من نشان داده ای.
مصراع اول:تلمیح به الحمد الله رب العالمین
مصراع دوم:تلمیح به اهدنا الصراط المستقیم
سنایی غزنوی:ابوالمجد مجدود بن آئم سنایی غزنوی،شاعر و عارف قرن ششم است. وی از تاثیر گذارترین شاعران در حوزه های مختلف شعری است.حوزه هایی چون مثنوی،قصیده،قطعه و غزل.سنایی اولین شاعری بود که افکار و اصطلاحات عرفانی را لا مضامین عاشقانه در هم آمیخت.
آثـــار:حدیقة الحقیقه-طریق التحقیق-سیر العباد ال المعاد-کارنامه بلخ